اختصاصی ترنم شعر/ سید علی موسوی سوادکوهی متولد اول فروردین سال 1358 و شاعر شهر پلهها، پل سفید است. او از بدو تولد دچار معلولیت جسمی بود و جز چشم ها، فک و انگشت شست دست راستش، هیچ عضو دیگر بدنش حرکت نمیکند.
اولین مجموعه شعر او به نام "نهنگ در تنگ" در سال 91 به همت نشر نصیرا منتشر شده. این مجموعه شامل غزلها و ترانههای موسوی سوادکوهی است. او سالها از اعضای فعال خانه ترانه مازندران بود.
در این رابطه در کنار سیدعلی موسوی با مرصاد فولادی، دبیر خانه ترانه مازندران و نیما رستگار، عضو خانه ترانه مازندران، هم به گفتوگو نشستیم تا از این قصه برایمان بگویند:
مرصاد فولادی درباره ی حضور سید علی موسوی در جلسات خانه ترانه مازندران گفت: "از سال 1390 که خانه ترانه مازندران راهاندازی شد، موسوی در جمع اعضای خانه ترانه حضور پررنگی داشت و حتی اگر امکان رفت و آمد برای خودش مهیا نبود، به دلیل تاثیرگذار بودن شخصیتش، با اعضای خانه ترانه به دنبال او میرفتیم و او را به جلسات میرساندیم. بعد از مدتی هم بخاطر مشکلات جسمی، اذیت شد و با اعضا تصمیم گرفتیم که جلسات را در خانه او برگزار کنیم. تا زمانیکه موسوی در شهر ساری ساکن بود، این جلسات در منزل او برگزار میشد اما بعد از نقل مکانش به قائم شهر این جلسات بدون حضور موسوی ادامه پیدا کرد."
دبیر خانه ترانه مازندران اضافه کرد: "علاقه اعضا به موسوی بخاطر شرایط جسمی ویژهاش نبود، بلکه او شخصیتی بسیار دوست داشتی و توانمند و با انگیزه داشت. قبل از چاپ کتاب اول خود، زمزمههای مختلفی مبنی بر عدم چاپ کتابش، در او تاثیر نگذاشت و او مطمئن بود که کتابش به چاپ میرسد."
او در خصوص کتاب نهنگ در تنگ سید علی موسوی ادامه داد: "در سال 1391 که این کتاب چاپ شد، در قائم شهر مراسم رونمایی آن با استقبال خوبی همراه بود و دوستانی که آمدهبودند از کتاب کاملا راضی بودند."
نیما رستگار، عضو خانه ترانه مازندران، درباره موسوی گفت: "اولین موضوعی که درمواجهه با نام موسوی به ذهن میآید، معلولیت او نیست بلکه شاعر بودن اوست."
رستگار درباره شخصیت موسوی ادامه داد: "او بسیار رفیق است و حتی اگر از او بخواهیم که با ما به کوه بیاید با تمام سختیها قبول میکند تا همراه ما باشد. او هیچگاه از این معلولیت خاطرهی تلخی تعریف نکرده و اگر هم موضوعی بوده آخرش مطلبی خندهدار گفته تا فضا را عوض کند. او هیچگاه از شرایط خودش پیش دیگران گلایه نکردهاست."
رستگار اضافه کرد: "او شنوندهی بسیار خوبی نیز هست و نقدهای بسیار تاثیرگذاری در شعر دوستانش دارد."
او همچنین دربارهی کتاب موسوی گفت: "این کتاب هم شامل غزل و هم ترانه است و در هر دو زمینه حرف برای گفتن دارد که به نظر من این موضوع نشان دهندهی قدرت شاعری موسوی است."
او اضافه کرد: "موسوی به علت این که نمیتوانست در انجمنهای مختلف شرکت کند نسبت به سایر دوستان کمتر شناخته شده بود، اما بعد از چاپ کتابش و استقبال خوب از کتابش، شاعری شناخته شده در منطقه شد."
اشعارم را با یک انگشت تایپ میکنم!
سید علی موسوی درباره حس شاعرانه خود گفت: "در سه سال اول ابتدایی که آن را در مدرسه گذراندم و بعد با توجه به سختتر شدن شرایط جسمیام، امکان رفتن به مدرسه برایم وجود نداشت، متوجه علاقه ام به شعر شدم و شعرهای کتاب درسی را با دوبار خواندن حفظ میکردم و بعد از آن در 13یا 12سالگی بدلیل توجه مردم مازندران به شعر محلی و با گویش مازندرانی اشعار خودم را مخفیانه مینوشتم."
او در رابطه با این موضوع اضافه کرد: "آن زمان مردم اگر متوجه شعری به غیر از گویش محلی میشدند آن شعر را ابتدا شعر نمیدانستند و بعد مورد تمسخر قرار میدادند. من تا سن 28 سالگی چند دفتر شعر نوشته بودم که در جایی از آنها نگفتهام."
موسوی درباره چگونگی ثبت اشعارش باتوجه به معلولیتش توضیح داد: "قبل از سال 82 که کامپیوتر بخرم دخترداییام اشعارم را یادداشت میکرد و بعد از آن خودم با یک انگشت اشعارم را تایپ میکردم."
موسوی که همیشه ایمان داشته به خواستههایش میرسد و حرف و حدیثهای دیگران خللی در انگیزهاش ایجاد نمیکند، در این باره از خاطرهاش گفت: "یکبار مقابل حرف یکی از دوستانم که به من گفته بود: "توباید به این شراط عادت کنی و قرار نیست اتفاق خوبی برایت بیافتد." غزلی گفتم که در کتابم هم چاپ شدهاست و آن غزلم هم این بود:
بذار چشمام به در باشن، مهم نیست
دعاهام بی اثر باشن، مهم نیست
واسه این قلب چوبیِ شکسته
بذار مردم تبر باشن، مهم نیست
برای راه و پلها اینکه حتی
بدون رهگذر باشن مهم نیست
با فریاد این دفعه دردامو میگم
جهان هم کور و کر باشن، مهم نیست
به تاوان گناهی که نکردم
چشام هر لحظه تر باشن، مهم نیست
خدایا، سوختن دنیامو میخوای؟
بذار پس شعله ور باشن، مهم نیست"
او درباره کتاب اول خود گفت: "ابتدا که این کتاب را با تیراژ 1100 عدد چاپ کردم ترسیدم که با این تعداد چه کنم اما الان یک نسخه هم از آن برایم باقی نماندهاست! با اینکه الان تجربه ام بسیار بیشتر شدهاست و خود من بعضی از شعرهای آن زمانم را قبول ندارم، اما استقبال از کتاب اول هم کم نبود و چند تا از ترانه های آن کتاب توسط برخی از خوانندگان اجرا شدهاست."
موسوی درباره همکاری با خوانندهها و فضای موسیقی کشور ادامه داد: "فضای موسیقی به سمتی رفتهاست که اکثر ترانهها، ترانههای دوستت دارم، دوستم داری شدهاست و بیشتر کسانی کارهایشان خوانده میشود که روابطی داشتهباشند. من خودم را نمیگویم اما دوستانی دارم که کارهای خوب زیادی دارند اما خوانندهای کارهایشان را اجرا نمیکند."
او به تازگی نگارش کتاب زندگینامه خود را به اتمام رسانده و پس از آن کتاب شعر دوم خود که شامل غزل ها و ترانه هایش است را منتشر خواهد کرد.
در سال 1391 برنامه ماه عسل او را دعوت کرده بود و بخاطر علاقه مخاطبین به این قسمت از برنامه، او در ویژهبرنامه عید این برنامه نیز دعوت شدهبود.
سیدعلی موسوی، نمادی بی کم و کاست از فعل خواستن است که آن را بهتر از هر شاعری روی کاغذ زندگی پیاده کردهاست.
با سلام.
از خانم خورشیدی که بسیار مهربان هستند بابت این مصاحبه تشکر می کنم.همینجا هم میخوام از دوستان خوبم مرصاد فولادی و نیما رستگار عزیزم بابت الطافشون تشکر کنم.امیدوارم بتونم یه روزی اینهمه زحماتی که به عزیزانم دادم علی الخصوص خانم خورشیدی رو به نحو احسنت جبران کنم...
همیشه در پی گناه ، دویدم و ندیده ای
به اشتباه بار خود ، کشیدم و ندیده ای
چه یوسفانِ بی گناه ، میان چاه ماندهاند
و هر زمان طنابِشان ، بُریدم و ندیده ای
در انتظار مِهر تو شبانه روزمان گذشت
تو مهربان و من ولی ندیدم و ندیده ای
همیشه در میان جمع، نماز خواندم از ریا
چقدر آیه آیه را کشیدم و ندیده ای
چه سیبها که خواستی نبینم و نچینمش
و خیرهسر دوباره سیب می چیدم و ندیده ای
#سید_علی_موسوی_سوادکوهی