مردنم بی صدا و عادی بود
مردنِ یک حریفِ تمرینی
تهِ یک فیلمِ اکشنِ هندی!
تهِ یک فیلمِ رزمیِ چینی!
روی دیوار شهر پُر بودم
خونِ من بود روی آجرها
بر صلیبی شکسته میخ شدم
در قیام گلادیاتورها
سایهام روی خاک چاقو خورد
بوی خون داشت شعرِ تازهی من
گریه کردند نقشِ منفیها
گوشه پرده بر جنازهی من
صندلیها سکوت میکردند
پرده گُم میشد و پرم میسوخت
آخر فیلم تیر میخوردم
سینمارکس در سرم میسوخت
وسطِ ماجرا زمین خوردم
آدمِ پشت پرده کات نداد
عشق حتی مرا بلند نکرد
شعر حتی مرا نجات نداد
شیرِ سنگیِ تکه تکه شده
غمِ زنهای ایل من بودم
آخرین مصریِ هلاک شده
وسطِ رود نیل من بودم!
اشکِ تمساح بینوایی که
گریه میکرد و گریه دوست نداشت
آخرین مُردهی قبیله شدم
توی شهری که سرخپوست نداشت
کلیه حقوق این سایت متعلق به پایگاه خبری ترنم شعر میباشد. طراحی پورتال خبری